نمونه هایی ازسازش بادشمن دراسلام
صلح حدیبیه:قریش ودرراس ان دارودسته ی ابوسفیان ازابتدای امر به مخالفت پیامبراسلام ودین اوبرخواستند وازهرگونه ظلم و ستم به مسلمانان دریغ ننمودند سه سال محاصره ی پیامبرویارانش در شعب ابیطالب که دست آخرمنجربه فوت دویارویاور پیامبر شد.کشیدن نقشه ی قتل پیامبردردارالندوه.شکنجه ی مسلمانان که ازآن جمله میتوان به شهادت یاسروسمیه درزیرشکنجهی بیرحمانه ی قریشیان نام برد بااین احوال پیامبردرسال ششم هجری پیمان صلح حدیبیه راباقریش امضانمود.صلحی شجاعانه که علاوه برحفظ منافع مسلمانان وگرفتن امتیازاتی ازجمله رفت و شد به مکه درمراسم حج بدون مزاحمت-زمینه ی فتح المبین را فراهم نمود.سوال اینست درآن زمان که کمانداران تیرها را به سوی زایران نشانه رفته بودند اگرپیامبرصلح نمی نمودند آیا مکه به تصرف مسلمانان در می آمد؟
صلح امام حسن
معاویه ازبزرگترین دشمنان حسن ابن علی محسوب می شد(همانگونه که با علی دشمنی داشت.وفرزندش با حسین که این رسمیست نژادپرستانه که کینه هانیز چون اموال به فرزندان به ارث میرسد)لیکن وی با معاویه دست به صلح زد(صلح نظامی)برخی کواه بینان هنوزخرده میگیرند که صلح با ظالم به معنای مشروعیت بخشی وطولانی کردن حکومت اوست اما مسئله ی مهم اینست که اگرصلح نمی نمود چه کاری ازپیش میرفت .اما حسن با سیاستی بسیارمعقولانه نه تنها یاران وخودرا ازشمشیربرنده ی معاویه نجات بخشید بلکه بدون درگیری وخونریزی امتیازاتی نیزبه دست آورد که باجنگ کردن این کاربه هیچ وجه نه تنها میسرنبود بلکه جزنابودی دستاوردی دربرنمیداشت
امام حسن به برخی ازیاران خویش می فرماید
با صلح وآشتی با معاویه میخواستم کشتار(بیرحمانه)ای راازشما دفع نمایم.
آری قهرمان مرده به کسی سودی نمیرساند